عادل فردوسیپور، جواد خیابانی یا خداداد عزیزی؛ مشکل قلعهنویی و تیم ملی «منتقدان» نیستند!
مراسم قرعه کشی مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۶ و قرعه ای که به نام تیم ملی ایران افتاد، به جای اینکه مایه آرامش روح و روان باشد، باعث عذاب شد. عذاب از این جهت که بلافاصله پس از پایان قرعه کشی، امیر قلعه نویی با ایراد گرفتن از برخی منتقدان، از صداوسیما تقاضا کرد به کسانی که اهل فن و دلسوز فوتبال ایران هستند تریبون بدهد!
حرف های قلعه نویی اما از سوی خداداد عزیزی که یکی از کارشناسان صداوسیماست و همچنین جواد خیابانی تحمل نشد؛ هر دو نفر به شدت علیه سرمربی تیم ملی داد سخن سر دادند و خداداد هم حرف های تندی بر زبان آورد. پیش از این خیلی ها تصور می کردند اشاره های قلعه نویی در گذشته و امروز، بی ربط به ماجراهای قدیمی با عادل فردوسی پور نیست اما امروز او تریبونی در صداوسیما ندارد که مایه دلخوری امیر شود.
خداداد عزیزی را اهالی فوتبال می شناسند؛ او اگر بین چهره های فوتبالی حرف نزند و تریبون نداشته باشد، پس چه کسی باید درباره تیم ملی سخن بگوید؟ جواد خیابانی با سابقه سال ها اجرا و گزارش، اگر برنامه ای را اجرا نکند و مثل فردوسی پور به در خروجی صداوسیما راهنمایی شود، پس چه کسانی باید همین برنامه های ورزشی را اجرا کنند؟
به نظر می رسد به قلعه نویی، آدرس اشتباه داده اند! چون مشکل او و تیم ملی فعلی، کارشناسان صداوسیما، منتقدان رسانه های ورزشی، خداداد عزیزی، جواد خیابانی و عادل فردوسی پور نیستند؛ بلکه بزرگنمایی درباره نتایج تیم ملی در همین یکسال گذشته آفت فوتبال ماست. مگر در سال ۱۴۰۲ چه نتایج دل انگیزی کسب کردیم و در جام ملت های آسیا به کجا رسیدیم؟ وعده صعود مستقیم به جام جهانی با این گروهی که تیم های قطر و ازبکستان در آن حضور دارند، چه افتخار بی مثالی است که از آن دم می زنیم؟ مگر در تمام سال های گذشته که به سادگی راهی جام جهانی شدیم، به صورت غیرمستقیم صعود کردیم؟
بازهم می گوییم مشکل قلعه نویی و تیم ملی فعلی، منتقدان و کارشناسان نیستند؛ بلکه اینجا فقط نتایج، نوع تیمداری و تفکرات ماست که تمایزها و تفاوت ها را ترسیم می کند. هر چقدر به منتقدان حلمه کنیم، بی فایده است. هر چقدر سرنوشت تیم ملی را به مسائل عبث و بیهوده پیوند بزنیم، کار جلو نمی رود که نمی رود...